به گزارش پایگاه خبری گیتی آنلاین، نمایش "اتاق ورونیکا" نوشته آیرا
لوین با ترجمه شهرام زرگر و به طراحی و کارگردانی مُنا رمضانی داستان پدر و مادری
را روایت می کند که دختر بیمار و روانپریش خود را به دلیل قتل خواهرش در اتاقش زندانی
کردهاند و دختر، هر روز نمایشی بازی میکند در حالی که دختر زندانی، به هیچ وجه
دختر آنها نیست.
مُنا رمضانی برای ایده اجرایی، تلفیق فضای داستان "دراکولا" برام
استوکر را با فضای نمایشی "اتاق ورونیکا" برمی گزیند که محل وقوع داستان
"دراکولا" با محل وقوع داستان "اتاق ورونیکا" همسانی دارند
بدین لحاظ که هر دو متعلق به یک خانواده اشرافی در دو دوره زمانی و مکانی متفاوت
هستند و در هر دو، کشتار آدم ها به یک روند توقف ناپذیری تبدیل می شود که ماهیت
قلعه های اشرافی آنها را تعیین می کند و به جای اینکه یک محل برای گذران زندگی
باشند، مکانی برای سر به نیستی زندگی هستند که حضور در چنین اماکنی می تواند مو را
به تن آدم ها سیخ کند و زمانی که نور روی صحنه می تابد، حس دلهره کافی در مخاطبان
پدید می آید از اینرو، ایده اجرایی را می توان از نقاط قوت اثر برشمرد.
طراحی صحنه مُنا رمضانی از معماری گوتیک بهره می گیرد و معماری
گوتیک، یک سبک معماری برآمده از کلیسا است زیرا نوع ارتباطات در آن دوران به صورت عمودی
است بدین معنا که تمام ابعاد و جنبههای زندگی در جهت خداوند و برای خداوند تعریف میشود
بنابراین فضاسازی بصری مُنا رمضانی، یک جنبه دیگر از نمایشنامه از جمله: مقوله
"گناه و توبه" در زمره مقولات مذهبی اشاره شده در طول روایت را در بر می
گیرد که از دیگر نقاط قوت اثر در زمینه ایده اجرایی است.
طراحی گریم ماریا حاجیها، طراحی لباس مهرناز عباسی با دو فضای متفاوت در پرده اول و سپس، پرده دوم و سوم
و طراحی نور رضا خضرائی با نورهای تخت پوش دهنده کل فضا در پرده اول و استفاده از
نورهای کم رمق و تاریک در دو پرده دیگر، قدمی دیگر در راستای فضاسازی بصری است و
ایده اجرایی را به سمت فرم شدگی پیش می برد و از سوی دیگر، طراحی صدای داتیس
اسکندری می کوشد با ایجاد اصوات پیش زمینه رعب آور، حس حضور در موقعیتی ترسناک را
به تماشاگران القا کند هر چند که به دلیل غفلت طراح و کارگردان از یک مقوله، تمام
طراحی های اشاره شده به کارکرد نهایی نمی رسند و ایده اجرایی در سطح ایده اولیه
باقی می ماند بدین صورت که تمامی فضاسازی های بصری و شنیداری، نمودی بیرونی دارند
و در بازی های بازیگران و گفتگوهای رد و بدل شده میان آنها، اثری از حضور در یک
محیط رعب آور مثل "قلعه برن رومانی" به چشم نمی خورد و در اینجا است که
باید گفت، ایده اجرایی به درون اثر رسوخ نمی کند و از فرم شدگی، باز می ماند.
اتفاقی که بازی های خوب بازیگران را تحت شعاع قرار می دهد بدین صورت که با
وجود بازی های خوب، انگار میزانسن ها از کمبودی رنج می برند و چنین کمبودی را باید
در جدابودگی فضای بازی ها از فضای بصری و شنیداری نمایش در حال اجرا جستجو کرد چنانکه
به نظر می رسد در حال بازی در یک خلا مکانی هستند و ارجاعات یکی، دوباره به
"دراکولا" نمی تواند خلا موجود را جبران کند و ایده اجرایی باید در
گفتگوها و میزانسن ها، نقش پررنگی ایفا کند تا "اتاق ورونیکا"، به نمایش
بهتری تبدیل شود.
در نهایت، نمایش "اتاق ورونیکا" نوشته آیرا لوین با ترجمه شهرام
زرگر و به طراحی و کارگردانی مُنا رمضانی، نمایشی نیست که تماشا کنید و بیاندیشید
که زمان خودتان را از دست دادید و می توانستید زمان مذکور را در تماشاخانه دیگری و
سر نمایش دیگری بگذارید بلکه به دلیل متن ارزشمند و ایده اجرایی مناسب تا حد امکان
وقت و زمان شما را ارج می نهد برخلاف اتفاقی که در اغلب نمایش ها در تماشاخانه های
مختلف به وقوع می پیوندد.
منتقد گیتی آنلاین: فرزاد جمشیددانایی/ عکس حاشیه خبر: فرزاد جمشیددانایی