به درستی مشخص نیست که چه تعداد از خانوارهای معمولی تک نفره اند و زندگی مجردی محسوب می شوند. آمار دقیقی نیز از تعداد خانه های مجردی دختران و پسران در کلان شهرها و به خصوص اصفهان در دست نیست. اما طبق اظهار نظر وزارت ورزش و جوانان ایران در سال ۱۳۹۱، در شهرهای بزرگ بین ۲۵ تا ۳۰ درصد جوانان زندگی مجردی دارند.این در حالی است که عضو کمیسیون اجتماعی مجلس هم با انتقاد از اینکه آسیب های اجتماعی ناشی از زندگی مجردی در حال افزایش است از وجود بیش از ۲ میلیون و ۸۰۰ زن سرپرست خانوار در کشور خبر داده. زندگی در خانه های مجردی این روزها دیگر برای زنانی که به هر علتی این زندگی را انتخاب کرده اند تابو نیست ، اما در کنار آن رشد آسیب ها نشان از تهدیدی است که این انتخاب را زیر سوال می برد.
مدتی پیش خبری درباره بالا رفتن تعداد خانه های مجردی و تمایل جوانان به داشتن زندگی مستقل از خانواده منتشر شد، مطرح شدن رسمی این موضوع نشان می دهد که تعداد خانه های مجردی و تعداد جوانانی که جدا از خانواده ها زندگی می کنند، بالا رفته است نباید به این مساله از یک بعد نگاه کرد چون چنین مساله ای، مساله ساده ای نیست و عوامل مختلفی دست به دست هم داده و باعث شده اند این پدیده اجتماعی فرهنگی اتفاق بیفتد یکی از این عوامل، تغییر فرهنگی است که مهم ترین عامل نیز هست. تغییرات فرهنگی ای که در جامعه ما اتفاق افتاده، اجازه می دهد پدیده ای که تا چند سال پیش یک پدیده ممنوع بود، این روزها به چشم بخورد. تا چند سال پیش جامعه ما به سختی می پذیرفت که یک زن یا دختر بخواهد از خانواده اش بدون ازدواج جدا بشود و زندگی مستقلی در پیش بگیرد.
معضل خانههای مجردی معلول یک سری از علتها در جامعه است و برای حل این مشکل ابتدا باید این علتها در جامعه مرتفع شود. می توان برای رهایی از این معضل بزرگ نرمش و چرخش هایی را در فرهنگ های سنتی ایجاد و از آن استفاده کرد.
مهاجرت و تنهایی در خانه های تک نفره
مهاجرت افراد از روستا به شهرها یکی دیگر از علل به وجود آمدن این معضل در جامعه هستند و متاسفانه عملکرد دولتها در گذشته به منظور پیش گیری از مهاجرت جوانان از روستا به شهرها مطلوب نبوده است.
در واقع دولت مردان باید بر روی مسائل اقتصادی جوانان حساس باشند. این روزها وضعیت بد اقتصادی، بالارفتن سن جوانان و عدم توانایی آنها برای تشکیل زندگی مشترک و خانواده به علت پایین بودن توان مالی عوامل زمینه ساز معضل خانههای مجردی است.
یکی دیگر از دلایل دختران برای زندگی مجردی روابط عاطفی آنان است. این دختران که اغلب جوان هستند نیازهای عاطفی خود را در رابطه با جمع دوستان مونث و مذکر خود جستجو میکنند و زندگی در خانواده یا تحت کنترل خوابگاه به آنها فرصت این نوع دوستیها را نمیدهد.
به نظر میرسد ترکیبی از نیازهای عاطفی، میل به فردیت، استقلالطلبی، میل به رشد و پیشرفت تحصیلی و حرفهای و توسعهی نامتوازن تهران در مقایسه با شهرستانها باعث گرایش فزاینده دختران به زندگی مجردی در تهران میشود.
این سبک زندگی عرصه کشاکش دو نیروی اجتماعی است. یکی نیروی نسل جوانی که میخواهد آزادی و فردیت خود را منفک و مجزا از خانواده تعریف کند و به جامعه بقبولاند و از تمام حقوق، آزادی ها، امکانات و احترام و تاییدی که جامعه به راحتی در اختیار خانواده ها قرار می دهد، برخوردار باشد.
دیگری نیرویی که برای فرد مجزا از خانواده ارزش چندانی قائل نیست بلکه واحد بنیادین تشکل دهنده جامعه را خانواده می داند و فرد را، و به خصوص زن را، صرفاً در نسبت او با خانواده و تحت کنترل و نظارت خانواده می تواند بپذیرد و تحمل کند. عمده نگرانی ها و هشدارها و برخوردهایی که در این حوزه می بینیم محصول همین کشاکش است.
خلیل سیدزاده، مشاور خانواده، می گوید: معمولا زنان مطلقه با گذر زمان، علاوه بر مسایل شخصی، روانشناختی، دغدغه های عاطفی و مسائل مالی فشارهایی از سمت جامعه را تحمل می کنند و مستأصل و درمانده، به خاطر رفتن به حاشیه و عدم مدیریت صحیح هنگام برخورد با مشکلات حتی تا مرز افسردگی هم پیش می روند.
همین فشارهای وارده موجب گوشه گیری آنان از خانواده و اطرافیان می شود چون سنت های خانوادگی آنان مغایر با طلاق است و به علت عدم درک والدین زندگی در تنهایی را ترجیح می دهند و وقتی به پای درد و دل آنان می نشینیم، چاره ای نمی یابند و با اجبار به این سبک از زندگی تن می دهند و اغلبشان به خاطر آسیب هایی که دیده اند از شروع زندگی دوباره با مردی دیگر می هراسند.
خانه ی مجردی ، تنهایی و ...
به اعتقاد احمد پدرام، روان شناس و کارشناس آسیب های اجتماعی مساله اقتصادی هم یک عامل موثر است. بعضی جوان ها، چون توانایی مالی مناسبی برای تهیه مسکن مستقل دارند، یا اینکه خانواده چنین امکانی را در اختیارشان قرار می دهد، از خانواده جدا می شوند و مستقل زندگی می کنند گاهی هم این جوان ها چون با خانواده هایشان دچار مشکل هستند از آن ها جدا می شوند؛ اگر فرد در ارتباط با خانواده اش دچار مشکل باشد و آن ها نتوانند حرف همدیگر را بفهمند، احتمال انگیزه جدا شدن از خانواده، برای تشکیل یک زندگی مستقل از خانواده به سبکی که دلخواه خود فرد باشد، بیشتر می شود اما اگر ارتباط یک ارتباط گرم باشد و خانواده، تصمیمات فرد را با روی باز بپذیرد می شود گفت این احتمال کمتر می شود.
در كنار عوامل اقتصادی همچون كار، مسكن و درآمد كه در حال حاضر یكی از موانع ازدواج در كشور ما به شمار میروند، عوامل اجتماعی و فرهنگی هم نقش پررنگی را در كاهش ازدواج و افزایش تجرد ایفا میكنند. یكی از این عوامل فرهنگی و اجتماعی، افزایش روابط دختران و پسران با همدیگر پیش از ازدواج و عادی شدن این روابط است كه روزی روزگاری، خط قرمز بود و تابو به شمار میرفت!
اما همین خط قرمز، به مرور زمان و در اثر تأثیرات زیرپوستی از بین رفته و نوع دیگری از زندگی به آن اضافه شده است./////
انتهای پیام
«پایگاه خبری گیتیآنلاین درباره صحت یا رد ادعاها قضاوتی ندارد و مسئولیتی نمیپذیرد»