طی سالهای اخیر که روزنامه نگاری تحقیقی در دنیای نوپای روزنامه نگاری افغانستان جا باز کرده است به رغم پیشرفت اندکی که داشته با چالش های گوناگون روبرو بوده است. در این مقاله سعی شده است به «چالشهای روزنامه نگاری تحقیقی درافغانستان» پرداخته شود.
هرچند نویسندگان و محققان
دیگری نیز در این مورد نوشته اند؛ ولی آنان بیشتر به چالشهای عام که دامنگیر
تمام روزنامهنگاران تحقیقی در تمام جهان است، پرداخته اند. نویسنده این مقاله
کوشیده است تا مختص به چالشهای بپردازد که روزنامهنگاران تحقیقی در افغانستان با
آن مواجه اند.
نویسنده در این مقاله از منابع کتابخانهی و میدانی که مصاحبه با یکی
از روزنامه نگاران برحال تحقیقی در افغانستان میباشد استفاده کرده است. هرچند در
کشوری مثل افغانستان روزنامه نگاران تحقیقی با چالشهای گوناگونی مواجه اند که
پرداختن به همه آنها در قالب یک مقاله نمیگنجد و همچنان نیاز به تحقیق گستردهتر
دارد، در مقاله صرفا به چالشهای پرداخته شده که بیشتر از همه محسوس است.
واژه های کلیدی: افغانستان، روزنامه نگاری تحقیقی، چالش
روزنامه نگاری تحقیقی که
به طور عمده در ژانر گزارش تبلور می یابد، یکی از شیوه های کار آمد و پیشرفته و یک
مکتب تحول انگیز در روزنامه نگاری است که سابقه تاریخی آن دست کم به اواخر قرن
نوزدهم بر می گردد؛ اما تحلیل گران تاریخ مطبوعات نقطه عطف آنرا به سال 1973 یعنی
زمانی که سلسله گزارش های دو روزنامه نگار امریکایی بنام های «کارل برنشتاین[1]» و «باب وود وارد[2]» در باره رسوایی
«واترگیت[3]» در روزنامه
«واشنگتن پست[4]» به چاپ رسید و
منجر به کناره گیری «ریچارد نیکسون[5]» رئیس جمهوری
ایالات متحده امریکا شد، نسبت می دهند.
به نقل از دکتر محمد مهدی
فرقانی استاد دانشگاه علامه طباطبایی انگیزه و هدف اصلی این نوع روزنامه نگاری را
که شکل تکامل سافته روزنامه نگاری تشریحی به شمار می رود، می توان دفاع از منافع
عمومی جامعه، خدمت به پیشبرد دموکراسی و حقوق بشر، تحکیم و تثبیت جایگاه قانون و
اخلاق در جامعه، بسط آزادی بیان و قلم، پاسخگو کردن مسئولان و حساب کشی از آنان،
افشای فساد و سوء استفاده از قدرت و ثروت، جلوگیری از پنهان کردن تخلفات و کمک به
تحقق حق آگاهی و دسترسی مردم به اطلاعاتی دانست که صاحبان قدرت و ثروت می خواهند
آن را پنهان و در نتیجه منافع عمومی را در جهت منافع فردی و گروهی خود مصادره
کنند.
در افغانستان که پس از
سرنگونی رژیم طالبان در سال 2001 فعالیت های رسانه ها اعم از صوتی، تصویری و چاپی
بصورت گسترده ای آغاز یافت، روزنامه نگاری تحقیقی در رسانه ها جا باز کرد و عده ی
از رسانه ها با وجود چالش های فراوان به این شیوه روزنامه نگاری دست یازیدند.
از آنجا که در گزارش
تحقیقی رکن اساسی بر تحقیق و تتبع پیرامون موضوع شکل می گیرد.
با آنکه آزادی بیان و رشد
رسانه های طی دو دهه اخیر در افغانستان از بزرگترین دستاورد این کشور دانسته می
شود؛ اما با آنهم روزنامه نگاران به ویژه روزنامه نگاران تحقیقی با چالش های زیاد مواجه اند که بارها از سوی
نهادهای حامی رسانه ها در این کشور را مطرح شده است.
در این مدت برای نخستسن
بار شهروندان کشور حق تأسیس رسانه های تصویری و صوتی را در یافت نمودند در حالیکه
در گذشته تنها دولت مردان و یا نظام های سیاسی حق تأسیس رادیو و تلویزیون را داشته
اند، و از سوی هم رسانه های تصویری، صوتی و چاپی فعالیت های شان را بدور از سانسور
بطور آزاد برای دیگر اندیشی و نقد سیاسیون بسط نموده اند، تا دولت مردان بحیث یک
قوه تاثیر گذار به رسانه کشور ارزش دهند و در برابر رسانه های که عنوان پل ارتباطی
میان ملت و دولت هستند ارزش پایایی قایل شوند.
رسانه ها با درک جایگاها و مسئولیت شان در قبال مردم جامعه
و جلب توجه مخاطبان شان در سدد نقد و اصلاح دولت مردان، سیاسیون و نظام سیاسی کشور
شدند، که گام های عملی را با تهیه گزارش های تحقیقی در رسانه ها برداشتند،
ژورنالیزم تحقیقی گرچه در افغانستان تازگی دارد ولی کارکردهای خوبی هم در کارنامه
های خود داشته است، از برکناری برخی افراد بانفوذ گرفته تا افشای فساد مالی و
اداری در برخی نهادهای حکومتی و خصوصی در کشور، که این همه را می توان نتایج خوب
گزارش های تحقیقی در کشور خواند.(امیری، 1397)
از جمله مواردی که در ادامه
این مقاله به آن خواهیم پرداخت، نبود امنیت جانی خبرنگاران، وجود آزادی بیان
شعاری، نزدیکی مالکان رسانه ها به حلقه های قدرت، تجاری شدن رسانه ها و وابستگی
بیش ازحد آنها به منابع اقتصادی، کمبود ظرفیت لازم در عرصه روزنامه نگاری تحقیقی،
عدم دسترسی به اطلاعات به موقع از عمده ترین چالش های عرصه روزنامه نگاری و خاصتا روزنامه
نگاری تحقیقی در افغانستان دانسته می شود.
عدم دسترسی به اطلاعات
حق دسترسی به اطلاعات از
حقوق اساسی بشری محسوب میشود که این حق در قانون اساسی افغانستان نیز تسجیل یافته
است. هم چنان کشورهایی که عضویت سازمان ملل متحد را
دارند، مکلف اند حق دسترسی به اطلاعات را در قانون اساسی و کشوری خود به رسمیت
بشناسند.
دسترسی به اطلاعات از پیش
شرط های اساسی احقاق حقوق دموکراتیک است که زمینه آنرا دولت باید فراهم سازد. بدون
دسترسی تضمین شده مردم نمی توانند به طور موثر بر خطاها، قانون شکنی هاف فساد، بی
عدالتی و سوء استفاده از اختیاراتی که دولت مرتکب آن می شود و حاکمیت دموکراسی را
به خطر می اندازد، نظارت داشته باشند.
با آنکه حق دسترسی به
اطلاعات در افغانستان دارای مبنای حقوقی ملی و بین المللی است، با آنهم روزنامه نگاران
تحقیقی در این کشور عمده ترین چالش فرا راه این نوع روزنامه نگاری را عدم دسترسی
به اطلاعات عنوان می کنند. درماده نزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر که افغانستان خود
را ملزم به رعایت آن می داند آمده است: «هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور،
شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و
افکار و در اخذ و انتشار آن، با تمام وسایل ممکن وبدون ملاحظات مرزی، آزاد باشد.»
(اعلامیه جهانی حقوق بشر)
هم چنان مبنای حقوقی
دسترسی به اطلاعات در قانون اساسی افغانستان و قانون حق دسترسی به اطلاعات واضح
شده است در فقرهی
دوم ماده پنجاهام قانون اساسی افغانستان، در مورد حق دسترسی به اطلاعات، آمده
است: «اتباع افغانستان حق دسترسی به اطلاعات، از ادارات دولتی را در حدود احکام
قانون دارا میباشند. این حق جز صدمه به حقوق دیگران و امنیت عامه حدودی ندارد.»
(قانون اساسی افغانستان)
به رسمیت شناخته شدن حق
دسترسی به اطلاعات در قانوناساسی سبب شده است که زمینههای محدودسازی دسترسی به
اطلاعات، بسته شده و ادارات دولتی را مکلف به ارائهي اطلاعات به شهروندان گردد و
همچنان با استناد از قانون اساسی و
قوانین بین المللی، قانون حق دسترسی به اطلاعات مصوب در سال 1393 به تصویب رسید که
در میان تمام کشورهای جهان جایگاه نخست را به خود کسب کرده است.
نبود امنیت
نا امنی از عمده ترین چالش
دیگری است که خبرنگاران در افغانستان با آن مواجه اند، طوریکه چندین سال پی هم این
کشور از سوی «سازمان گزارشگران بدون مرز»[6]
به عنوان خطرناک ترین کشور برای خبرنگاران شناخته شد.
بر بنیاد گزارش این سازمان
در سال 2018میلادی 12 خبرنگار و کارمند رسانه ای در افغانستان جان باخته است، هم
چنان گزارشی را که در سال 2019 «نهاد حمایت کننده رسانه های آزاد افغانستان» (نی)[7] منتشر ساخت 110
مورد خشونت در برابر خبرنگاران و کارمندان رسانهها در این سال در افغانستان به
ثبت رسیده است که خشونتها شامل 10 مورد قتل، 21 مورد جراحت، 10 مورد ضرب و شتم،
51 مورد تهدید و توهین، 10 مورد بازداشت موقت، 8 مورد آدمربایی و 3 مورد حمله به
رسانهها بوده است. (افغانستان، 1397)
بر بنیاد آمار «سازمان گزارشگران بدون مرز» در سال 2020 میلادی،
افغانستان با جان باختن 5 خبرنگار در این
سال، پس از عراق و مکزیک سومین کشور مرگبار برای خبرنگاران بوده است. (گزارشگران
بدون مرز، 1399)
قابل یاد آوری است که گروه های تروریستی فعال در افغانستان بیشترین
نقش را در کشتار و تهدید خبرنگاران دارند.
نزدیکی مالکان رسانه ها به حلقه های قدرت و بی توجهی حکومت در قبال
خبرنگاران
در کنار سایر چالشها
نزدیکی مالکان رسانهها به حلقه های قدرت سیاسی و اقتصادی در افغانستان نیز یکی از
چالش های سد راه روزنامه نگاران تحقیقی به حساب می آید. اکثر مالکان رسانه ها در
افغانستان با استفاده از قدرت رسانهای خود به قدرت و به مناصب بلند دولتی دست
یافتند که این امر سبب تطمیع مالکان رسانه شده و آنان را وادار به خویشتنداری با
دولت نموده است.
از سوی هم نحو مالکیت رسانهها در افغانستان که به سه نوع مالکیت حزبی، دولتی و خصوصی تقسیم بندی شده اند نیز به روزنامه نگاری تحقیقی چالش آفرین شده است؛ زیرا احزاب سیاسی، افراد تاجر، اشخاص و رهبران با نفوذ بیشتر وقت شان را روی اهداف سازمانی، نفوذ قومی و یا بدست آوردن منافع مالی و سیاسی سپری می نمایند، کمتر علاقه مندی به تهیه و نشر گزارش های تحقیقی در رسانه های خویش دارند.
هزینهبر بودن و وقتگیر بودن روزنامه نگاری تحقیقی
پرداختن به روزنامه نگاری
تحقیقی یا همان گزارشگری تحقیقی نیاز به زمان کافی و هم چنان هزینه کافی دارد
هرچند این ویژگی روزنامه نگاری تحقیقی برای تمام رسانه ها در همه کشورهای جهان یک
چالش محسوب می شود؛ اما این چالش در رسانه های افغانستان که عمر کوتاهی دارند
بیشتر محسوس است؛ بدلیل اینکه اکثر رسانه از بودجه اندک برای پیشبرد امورد شان
برخوردار اند.
به نقل از دکتر مجید رضاییان
استاد دانشگاه آزاد اسلامی در گزارش تحقیقی باید سکانس به سکانس جلو بروید و نباید
اشتباه هم کنید، به گفته او، در گزارش تحقیقی باید زمان صرف کنید و اگر برای گرفتن
این گزارش، امسال شروع میکنید تابستان سال آینده به نتیجه میرسید، هیچ اشکالی
ندارد چراکه گزارش تحقیقی همین است. باید برای انجام آن، زمان صرف کرد و
گزارش تحقیقی بدون صرف زمان به نتیجه نمیرسد و کاملاً قانونی و با رجوع به مراجع
قانونی میتواند آن را به سرانجام برساند و لازم نیست خلافی هم بکند. مورد بعدی،
مداومت در صرف بودجه است یعنی وقتی زمان را طولانی میکند هزینه و بودجه را هم
افزایش میدهد و این یک واقعیت و شرط برای تحقق گزارش تحقیقی است. (رضاییان،1397 )
نبود ظرفیت لازم برای روزنامه نگاری تحقیقی
چالش
دیگر فرا راه روزنامه نگاری تحقیقی نبود ظرفیت لازم و فقدان آموزش است. این یک
واقعیت است که ما گزارشگر تحقیقی تربیت نکردهایم و در این زمینه ضعف داریم. انگشت
شمار اند رسانه های که در عرصه روزنامه نگاری تحقیقی، روزنامه نگاران مسلکی و با
تجربه را در استخدام خود دارند.
بهشته محمدی روزنامه نگار
تحقیقی «گروه رسانه ای کلید»[8] در افغانستان می
گوید که نبود مراکز آموزشی مخصوص روزنامه نگاران تحقیقی در این کشور سبب شده است
تا کمتر روزنامه نگاران به این عرصه پرچالش روزنامه نگاری پا بگذارد. به گفته او
برعلاوه اینکه رسانه ها در افغانستان کمتر به روزنامه نگاری تحقیقی می پردازند
تعداد روزنامه نگاران مسلکی این عرصه نیز اندک اند.
آزادی بیان نمادین
حق آزادی بیان از جمله حقوق
بشری، اساسی و طبیعی انسانها به شمار میرود. این حق، زیربنای تمام حقوق مدنی و
سیاسی شهروندان به شمار میرود. این حق در ماده 34 قانون اساسی افغانستان چنین
تسجیل یافته است: «آزادی بیان از تعرض
مصون است. هر افغان حق دارد فکر خود را به وسیلهی گفتار، نوشته، تصویر و یا وسایل
دیگر، با رعایت احکام مندرج این قانون اساسی اظهار نماید. هر افغان حق دارد مطابق
به احکام قانون، به طبع و نشر مطالب، بدون ارایهی قبلی آن به مقامات دولتی،
بپردازد. احکام مربوط به مطابع، رادیو و تلویزیون، نشر مطبوعات و سایر وسایل ارتباط
جمعی توسط قانون تنظیم میگردد.» (قانون اساسی افغانستان)
از حق داشتن آزادی بیان در
افغانستان به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای نظام جدید این کشور در مجامع ملی و
بین المللی یاد شده است که میتوان این آزادی ادعا شده را فرصتی برای روزنامه
نگاران تحقیقی بشمار آورد که میتوانند با استفاده از این آزادی به انتشار گزارش
های خود بپردازند. با این وجود، حق آزادی بیان در افغانستان محدودیت های را نیز با
خود به همراه دارد که در برخی موارد روزنامه نگاران با تهدید، ارعاب و حتی لت و
کوب از سوی نیروهای دولتی مواجه شده اند.
به نقل از بهشته محمدی
روزنامه نگار تحقیقی در افغانستان، در کنار اینکه در بسیاری موارد دولت از ارایه
اطلاعات به موقع برای خبرنگاران سرباز می زند، بعضا مانع انتشار گزارش و اطلاعات
به بهانه های منافع ملی و ارزش های ملی از مجرای رسانه ها نیز می شود.
نتیجه گیری
روزنامه نگاری تحقیقی یکی
از ژانرهای جذاب و در حین حال پر چالش روزنامه نگاری است که پرداختن به این نوع
روزنامه نگاری نیازمند افراد مسلکی، جسور و با تجربه است که بتواند با تحقیق و پشت
کار به جمع آوری اطلاعات از منابع مختلف بپردازد.
تاریخچه این نوع روزنامه
نگاری در جهان که در قرن 19 باز می گردد در افغانستان نیز پس از سرنگونی رژیم
طالبان رسانه به این ژانر پرداختند که به رغم چالش های گوناگون نتایجی ملموسی نیز
در قبال داشته است.
از آنجا که این ژانر روزنامه نگاری با تحقیق سروکار دارد و تحقیق کار
دشواری است و هم چنان موضوع گزارش های تحقیقی بیشتر حول سوء استفاده های مالی،
اختلاس و استفاده نامشروع از قدرت، ریشه یابی ناهنجاری های اجتماعی، ماجراهای
حقوقی، تخلفات سیاسی و تقلب در انتخابات می چرخد، گزارشگران در تهیه آن چالش های
گوناگون مواجه می شوند. از سوی دیگر این نوع روزنامه نگاری در کشورهای جهان سوم که
مردم با انواع فسادهای سیاسی، اقتصادی و سوء استفاده از قدرت دولتی و نبود آزادی
بیان آن چنانی مواجه اند، به دشواری آن می افزاید.
از جمله چالش های سد راه
روزنامه نگاری تحقیقی که در این مقاله بدان پرداخته شد عبارت از: نبود امنیت جانی
خبرنگاران، وجود آزادی بیان شعاری، نزدیکی مالکان رسانه ها به حلقه های قدرت،
تجاری شدن رسانه ها و وابستگی بیش ازحد آنها به منابع اقتصادی، کمبود ظرفیت لازم
در عرصه روزنامه نگاری تحقیقی، عدم دسترسی به اطلاعات به موقع از عمده ترین چالش
های عرصه روزنامه نگاری در افغانستان محسوب می شود.
از سوی هم هزینه بر بودن و
زمان بر بودن روزنامه نگاری تحقیقی که از ویژگی های این ژانر به شمار می رود در
تمام رسانه های کشور های جهان به عنوان یک چالش مطرح است که این امر در رسانه های
افغانستان که پیشینه نه طولانی ندارد و هم چنان از بودجه لازم برخوردار نیستند از
عمده ترین چالش ها به شمار می رود.
اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب سال 1948
امیری، حمیدالله. (1397, 6 3). ژورنالیزم. برگرفته از وب سایت گهیز: www.gaheez.af
پالتیز، دیوید. ل. (1392). ارتباطات
سیاسی در عمل. مهدی شفقتی, (مترجم) تهران: انتشارات سروش.
رضاییان، مجید.. (1397, 6 21) جامعه و رسانه.برگرفته شده از سایت سلیس: www.saliss.com
فرقانی، محمد مهدی. (1394). گزارش نویسی چشم عقاب روزنامه نگاری(چاپ دوم). تهران: انتشارات اطلاعات.
قندی، حسین و بدیعی، نعیم. (1395). روزنامه
نگاری نوین (چاپ دهم). تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.
قانون اساسی افغانستان مصوب سال 1392
قانون دسترسی به اطلاعات افغانستان مصوب سال 1393
محمدی، بهشته. (1399, 9 12). چالش
های روزنامه نگاران تحقیقی. خیرالدین رحمانی (مصاحبه کننده)
وب سایت نهاد «حمایت کننده رسانه های آزاد افغانستان». (1397, 9 12) رویدادها. برگرفته از: www.nai.org.af
وب سایت سازمان گزارش گران بدون مرز (1399, 9
20): www.rsf.org