به گزارش پایگاه خبری گیتی آنلاین، تماشاخانه مهر حوزه هنری، در روزهای آفتابی تابستان هزار و چهارصد و یک، میزبان نمایشی است؛ درباره زندگی و تفکرات «ادواردو آنیلی»، اشرافزاده شناخته شده ایتالیایی.
چهرهای که در زندگی کوتاه 46 ساله خود (2000-1954.م) تنفس در نظام سرمایهداری را برنگزید و با پشت پا زدن به زندگی پر از زرق و برق خانوادگی خود به ادامه تحصیل در رشته ادبیات مدرن و ادیان روی آورد. حاصل روحیه حقیقتطلبی او، تشرف به اسلام و مذهب شیعه شد.
ابوالفضل عشرب، کارگردان جوان این نمایش با رویکردی مستندوار اما؛ دراماتیک سعی در به صحنه کشاندن زوایای زندگی این چهره چند وجهی داشته و در این مسیر از قلم «راحیل سرهنگی» بهره برده است.
نمایش، فرصت اندیشه و درنگ
اگر رسالت نمایش را در این مهم بدانیم که قرار است مخاطب را دور هم جمع کند و با او درباره مسئولیتهای فردی و اجتماعیش سخن بگوید؛ آیینهای شود تا در آن خود را و احوالاتش را مشاهده کند، وجوه رنگارنگ افکار و عقاید انسانی را بالا و پایین کند، بیراهه نرفته و نگفتهایم. کجاست فضایی بهتر از نمایش؟! رسالت نمایش همین است؛ که فرصت درنگ درباره همه چیز را در روزگار سرعت به دست میدهد.
نمایش«ادواردو» دست بر مسئله مهم و موضوع مشخصی گذاشته است؛ چه مخاطب با این کاراکتر آشنا باشد، چه هیچ چیز از تاریخچه سیر تحول روحی او نداند، در طول هفتاد دقیقه نمایش به حقیقت زندگی او نزدیک میشود. برای دقایقی با او و فراز و فرود زندگی اشرافی اش، دغدغههای فردی و اجتماعی اش، تشنگی روحی اش برای کشف راه زندگی اش همراه میشود و جادوی نمایش کار خود را میکند؛ به مخاطب اجازه میدهد تا خود را جای او بگذارد و لختی به ندای قلب او گوش بسپارد. نمایشِ«ابوالفضل عشرب» این فرصت را با ریتم نسبتا آرام خود، به مخاطب میدهد تا او را در دو راهی انتخاب بگذارد. انتخاب بین زیستن آگاهانه یا غفلت خودخواسته!
جادوی روایت و بازیگر
آغاز و پایان ماجرا برای مخاطب آگاه به مسائل زمانه معاصر، هویداست، مخاطبی که از پدر «ادواردو» به عنوان مالک مجموعه فیات خبر دارد، مخاطبی که از سفر او و دیدارش با مقامات بلند پایه ایران خبر دارد، مخاطبی که از اخبار آن سالها، شایعه خودکشی او را شنیده است اما؛ نمایشِ احوالاتِ «ادواردو» بر صحنه، با چاشنی دراماتیکی که راحیل سرهنگی بر آن افزوده است، روایت را از روایتی شنیدنی به روایتی دیدنی تبدیل کرده است.
در نمایش قرار نیست توقعات مخاطب بهم بریزد، شخصیت «ادواردو» با بازی درونگرایانه «امیر حسین انصافی» جان گرفته است، بازی او که برگرفته از شخصیت خود «ادواردو» کم هیجان و زیر پوستی است، به شناخت درونیات نقش به مخاطب کمک میکند. نمایشِ احوالات او در قالب لحظههای روایتش در دیدار با چوپان و نوع برخوردش با ادبیات و شعر ایرانی به آرامی و نرمی در دل نقش نشسته است. اگرچه به نظر میرسد نقش، پتانسیل بیشتری برای پختگی دارد.
ماهیت روایت آرام است و این نمایش را کمی به ورطه کندی کشانده است اما؛ تلاش کارگردان با ایجاد پردههای متفاوت جهت بالا بردن ریتم روایت، محسوس است.
شخصیتهای روایت که شامل خانواده او، انجمن یهودیان و همکلاسی اوست شکل نمایش را به مرز یک فیلم سینمایی پر سکانس کشاندهاند.
شخصیتها باورپذیرند و هرکدام در جای مناسب خویش نشستهاند. در میان کاراکترهای نمایش، نقش «مارلا» مادر «ادواردو» که بازی آن بر عهده «نیلوفر سیاری» است، بازی بسیار هنرمندانهای از آب درآمده است و به معنای واقعی نمایشی است. استفاده از زبان و بیان مناسب او به ویژه در پرده استیصال مادرانه او در مواجهه با یهودیان دیدنی است. «ادواردو» بازیهای خوب کم ندارد از آن جملهاند: باورپذیر بودن بازی پدر «جیانی آنیلی» (امیر محمد انصافی) و بازیگر نقش سردبیر روزنامه، آلن الکان (رضا معراجی)، و خبرنگار ارشد روزنامه جمهوری (محسن قصری)که هر یک بازی احساس برانگیز و نزدیک به واقع را به نمایش گذاشتهاند.
دیالوگها تلاش کردهاند که درضمن عمیق بودن به تفکر مخاطب کمک کنند تا حدود زیادی موفق هم بودهاند اما؛ گفتنی است که ظرفیتهای دیالوگ فراتر از این هم قابل استفاده بود. طراحی صحنه در کنار طراحی نور امتیاز قابل قبولی را دارد. تنوع و گوناگونی حال و هوای پردههای نمایش، موسیقی را هم تنوع بخشیده است و «محمدرضا عشرتی» توانسته است، این گوناگونی را جهت ببخشد.
نباید فراموش کرد که نمایش«ادواردو» نمایشی روایتگر است نه نمایشی که صرفا باید آن را زیر ذرهبینِ ساختار خوب و موقعیت و کشمکشهای پیچیده و ایده عالی سنجید. او داستانی را تعریف میکند که ارزش تعریف کردن داشته است و جهانی از دنیای درونی فردی را نشان میدهد که دچار تحول اساسی در باورها و جهانبینیاش شده است. با این تفاسیر، نمایش کار خود را کرده است.
پایان بی انتهای ادواردوها
جهان پر از ادواردوهایی است که چشمان حقیقت جو و حقیقت بین دارند، جهان پر از سوفیاهایی است که عشق را در قامت رستگاری معنا میکنند و جهان پر از منزلگاههایی است که انسان را بر سر دو راهی انتخاب قرار میدهد. گاه انسان، به دنبال پروانه حقیقت دوان میشود تا خود، پروانه شود و گاه در عمر دو روزه خود دلخوشانه و سرمستانه زندگی را به خط پایان میرساند.
«ادواردو»، فرصت دیدار با تاثیر عشق و پرواز با بال حق است؛ آشیان گزیدن بر بلندای قله حقیقت!
منتقد گیتی آنلاین: ستاره کدخدایی
«پایگاه خبری گیتیآنلاین درباره صحت یا رد ادعاها قضاوتی ندارد و مسئولیتی نمیپذیرد»