این روزها صدایی حوزه انتخابیه خرم آباد و چگنی را به سرعت نور، درنوردیده، صدایی که از عمق جانی برمی خیزد و به اعماق جانها می نشیند، صدایی به سوزناکی مویه های مادران، بر جنازه شوتی ها، به اندوهناکی هوره های پدران برای شیران به غربت رفته، این سوز صدا واگویه های پینه ی دستان پدران و مادران رنج دیده ی ایلات لر و لک است .
سوز صدایی که گویا همزاد و همذات ماست و مدام در گوش ها می خواند: هم آوازت منم ای شهر سیلی خورده ی بجا مانده از رشد، ای پینه ی دستان زجرکشیده ی ایلم، هم آوازت منم.
ای تن بی جان پارسیلون هم آوازت منم
این صدای گیرا و پرجذبه و کاریزمای دکتر رضا سپهوند است، رضا سپهوند دانش آموخته ی اقتصاد یک فرد نیست او یک جریان است ، او یک خیزش است .
ای درد بر استخوان نشسته، ای معلم، ای هنر هم آوازت منم
مردم خرم آباد و چگنی فوج فوج به سمت صدا آمده اند، دیدار در دیدار تلاقی یافته، از هر دیداری خیزشی برمی خیزد که تیتر رسانه ها می شود: خیزش فرهنگیان در دیدار با دکتر رضا سپهوند، خیزش نخبگان، خیزش دانشجویان و دانشگاهیان، خیزش جوانان و …و خیزش آحاد مردم در دیدار با دکتر رضا سپهوند کاندیدای دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه خرم آباد و چگنی .
مریم نظری