اگر استاندار گیلان به جای یادداشت نویسی روزانه در رسانهها و انتشار مطالبات خود از دولت (که خود البته عضو دولت است) اندکی وقت برای انتخاب مدیران کل و فرمانداران و مدیران میانی استانداری و فرمانداری ها و بخشداری ها میگذاشت شاید کمتر مجبور میشد به مشاوره بیراهه نادرست دوستان کهنه مراد که روند انتخاب مدیران استان را چنان به تاخیر انداخته که با گذشت ۶ ماه از عمر دولت، استان گیلان هنوز توسط مدیران خسته دولت قبل هدایت میشود.
با تاخیر در انتصابات و با پشت در نگه داشتن مدیران ارشد و میانی همسو بادولت که در ستادهای پزشکیان فعال بودند و سهم بسزایی در پیروزی دولت فعلی داشتند، استاندار و همراهان تاریخ گذشته اش تاثیر جدی بر دلسردی و یاس حامیان پزشکیان در گیلان داشتهاند.
در این میان اغلب میبینیم که استاندار با قلم فرسایی طولانی و طرح مسائلی که با توجه به شرایط اقتصادی کشور غیر ممکن و تخیلی است، ضمن به دست آوردن دل بخشی از مردم یک شهرستان برای تضمین آینده خود ، تصویر نمایشی و مطالبهگر از خود نشان میدهد، حال آنکه باید پاسخگوی این مطالبات باشد.فرصتی که براحتی دراین وقفه زمانی از دست رفت وازاین پس درروزهای آینده تحت فشارسیاسیون میبایست امتیازات کلان دهد.
جالب است بدانیم که روزانه به تمرین تز و آنتی تز توسعه میپردازد و از مشکلات استان میگوید، هنوز بسیاری از مدیرانی که باید برنامههای مششع او را اجرا کنند انتخاب نکرده.
جا دارد به آقای استاندار یادآوری کنیم به استانهای دیگر نیم نگاهی داشته باشد و به جای قلم فرساییهای طولانی برای مخاطبان ناامید از اوضاع کشور، با بسیج نیروهای مجرب در ادارات کل استان و توابع ازجمله مجموعه خود، تغییرات مورد انتظار مردم گیلان را نشان می داد…