به گزارش پایگاه خبری گیتی آنلاین، مهران رستاک منتقد سینما و تئاتر یادداشتی را درباره فیلم سینمایی «بی بدن» به کارگردانی مرتضی علیزاده و حواشی حضور اثر در بخش «نگاه نو» چهل و دومین جشنواره فیلم فجر در اختیار پایگاه خبری گیتی آنلاین قرار داد.
یادداشت سینمایی مهران رستاک به شرح زیر است:
فیلم سینمایی «بی بدن» ساخته مرتضی علیزاده در زمره پربحث ترین فیلمهای جشنواره فیلم فجر۴۲ بوده است. فيلمي که داستانی به شدت کوبنده درباره یک ماجرای قتل دارد.
این فیلم از معدود آثار استاندارد و دیدنی جشنواره امسال است که متأسفانه به بخش مسابقه راه نیافته و وارد بخش فیلم اولیها شده است و شاید در ابتدای جشنواره که هنوز فیلمها دیده نشده بود، این مسئله توجیهپذیر بود ولی هرچه از جشنواره گذشت و کیفیت پایین فیلمهای بخش مسابقه آشکار شد، معلوم شد که چه خبطی درباره «بی بدن» صورت گرفته است.
انتقادات به هیئت انتخاب بابت عدم حضور «بی بدن» به بخش مسابقه باعث شد از وزیر ارشاد تا رئیس سازمان سینمایی، مخاطب پرسش درباره وضعیت این فیلم قرار گیرند و حتی وزیر ارشاد، وعده درباره ورود این فیلم به بخش مسابقه دوپهلویی دهد. محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی هم گفته این فیلم را دوست دارد ولی مجتبی امینی دبیر جشنواره فیلم فجر همچنان اعتقاد دارد که نمیشود این فیلم را وارد بخش مسابقه کرد.
اینکه نسخه ناقص «بی بدن» به هیئت انتخاب ارائه شده بود، به توجیه اهمال مرتبط با این فیلم تبدیل شده و این سوال به وجود آمده است که آیا نسخه کامل مابقی فیلمها ارائه شده بود؟
مگر مسعود جعفری جوزانی خودش در نشست خبری نگفت که نمایش نسخه ناقص «بهشت تبهکاران»، ناشی از امنیتی شدن فضاست؟ و مگر نه اینکه جای فیلم «احمد» با «شکار حلزون» در کاخ جشنواره عوض شد تا نسخه کامل «احمد» برسد؟ مگر نه اینکه جای اکران «مجنون» با «صبح اعدام» عوض شد که «مجنون» برسد و …؟
اگر مشکل «بی بدن»، ناقص بودن است چرا مابقی فیلمهای ناقص وارد بخش مسابقه شدند؟
حتی اگر «بی بدن»، ناقص بوده است، چرا فیلم ناقص را در بخش «نگاه نو» پذیرفتهاند؟ آیا این خودش بی اهمیت شمردن این بخش نیست؟
«بی بدن» فیلمیست که به تهیهکنندگی سیدمصطفی احمدی تولید شده؛ سینماگری بی حاشیه که جز در نشست «بی بدن»، هیچ واکنش سلبی نسبت به بی عدالتی وارده به فیلمش نشان نداده است. او البته سابقه تولید فیلم تکاندهنده «درخت گردو» را هم دارد که آن فیلم هم چنان که باید قدر ندید ولی ویژگی اغلب آثار او از همین «بی بدن» تا همان «درخت گردو» و سریالهای «هیولا»، «راز بقا»، «کلیله و دمنه» و… آن است که مردم از آنها استقبال میکنند پس چرا «بی بدن» از ورود به بخش مسابقه بینصیب مانده است؟ آیا فیلمی که به سالنهای مردمی جشنواره رونق داده است، کمترین حقش داوری در سودای سیمرغ نیست؟
میتوان این سوالات را ادامه داد ولی اینکه چرا سعی نمیشود مسئله «بی بدن» با یک راه حل ساده که آن هم داوری در بخش مسابقه است، حل شود، خیلی ابهام دارد. آیا از جایزه دادن به «بی بدن» میترسند؟