غلامرضا رضایی تربقان (استاد حوزه علمیه) بیان داشت؛ خانواده عبارت است از یک واحد اجتماعی ناشی از ازدواج یک زن و یک مرد که فرزندان پدید آمده از آن ها ، آن را تکمیل می کند، خانواده را می توان کوچک ترین واحد تشکیل دهنده یک اجتماع دانست که وظایف و کارکرد آن عبارت است از ؛
۱_اوضاع و اقناع سائقه جنسی به صورت مشروع و بر اساس ضوابط مورد تأیید شرع.
۲_پرورش نسل و ابقای آن از طریق تولید مثل.
۳_پرورش نسل و مراقبت از آن در مقابل خطرات گوناگون.
۴_صمیمیت و نزدیکی شدید به اعضا و هم رنگی و هم دلی و تعاون و…
خانواده تنها نظام اجتماعی است که اگر عملکرد درستی داشته باشد به تبع آن عملکرد جامعه نیز مثبت خواهد بود و چنانچه این نهاد تضعیف شود تمام شئونات کشور متأثر می شود.
امروز الگوی زندگی ، پوشش، تغذیه ، تکلم و اطلاع رسانی در بین مردم در حال تغییر است که خانواده نیز متأثر از این تغییرات بوده و متأسفانه با شرایط فعلی در حال جدا شدن از الگوهای ریشه ای خود و حرکت به سمت الگوی واحدی در دنیاست.
آسیب پذیری خانواده ها با فاصله گرفتن از الگوهای اصیل خود که ریشه در فرهنگ ملی و مذهبی دارند بیشتر می شود. تجربه ثابت کرده که نظام خانواده با حفظ الگوهای ریشه ای خود پایدارتر است، ولی متاسفانه این الگوها درحال تغییر و این تغییرات به هیچ عنوان به نفع نهاد خانواده نبوده و نیاز به برنامه ریزی و مدیریت از سوی مسئولان است.
این در حالی است که باید این تغییر الگو را پذیرفته و مدیریت کنیم زیرا در صورت عدم مدیریت تغییرات ریشه های فرهنگی و ملی و مذهبی که در اداره یک خانواده نقش مهمی دارند کم کم ضعیف شده و نهایتا به سست شدن نهاد خانواده و عملکرد منفی آن منجر می شود ؛و با اخلال در عملکرد خانواده تمامی جامعه دچار مشکل شده و در نهایت آسیب های اجتماعی در جامعه به وجود می آید که خود این آسیب ها نیز نیاز به جبران دارند.
بنابراین ریشه تمام مشکلات موجود جامعه در نهاد خانواده است. و در پاسخ به این پرسش که چرا دشمنان به دنبال تضعیف نهاد خانواده هستند؟
باید گفت؛ زیرا اگر نهاد خانواده تضعیف شود ؛ تمام شئونات یک کشور متأثر می شود.
این روزها جدی بودن بحران خانواده از افزایش میزان پرونده‌های خانوادگی در دادگستری ها کاملا مشهود است گرچه بخشی از این مشکلات نیز همچنان پنهان است.
🔺در فرهنگ اسلامی ما از طلاق به عنوان منفورترین حلال خدا یاد شده، ولی آمار طلاق در کشور از حد متعادل یک جامعه متمدن سنتی فراتر است.
در هر سه دقیقه یک خانواده ایرانی از هم فرو می پاشد و متاسفانه هر چه جلوتر می‌رویم طول عمر زندگی مشترک کوتاه تر شده و زوج ها زودتر از هم جدا می‌شوند .طلاق به عنوان یک واقعه بسیار تلخ اجتماعی تمامی اقشار و آحاد مختلف جامعه ایران را درگیر کرده است.
به عبارت دیگر باهر مؤلفه ای که طلاق را در نظر بگیریم از فقیر تا غنی ،از بی سواد تا تحصیل کرده، از دانشگاهی و حوزوی، از بی دین تا متدین، شهری و روستایی هیچ یک از طلاق در امان نمانده اند و این پدیده در حال حاضر تبدیل به بحران جدی کشورمان شده که آسیب های بی‌شماری را متوجه مردم و جامعه کرده است و چه بسا بی توجهی به افزایش بی رویه طلاق، جامعه ایران را با خطر فروپاشی و اضمحلال روبرو می کند.
🔹امروز از یک طرف شاهد حساسیت زدایی از طلاق و از سویی تقدس زدایی در امر مقدس ازدواج هستیم که یکی از معضلات نظام خانواده و در مقابل ترویج ازدواج سفید که ناشی از الگوبرداری از فرهنگ بیگانه است. وقتی یک مرد و زن در قالب یک خانواده پیوند زناشویی می بندند به صورت مشروع، این پیوند برای آنها تعهد اخلاقی، مالی و اجتماعی ایجاد می کند و این در حالی است که در ازدواج به اصطلاح سفید که به تعبیری ازدواج سیاه است، مرد و زن بدون هیچ گونه تعهدی در کنار یکدیگر به زندگی پرداخته که منجر به تقدس زدایی در امر ازدواج می شود و با تهدید خانواده این نهاد به عنوان (امن ترین حریم حیات انسانی) کارکرد خود را از دست می‌دهد. دیوارهای این حریم به روی همه باز شده و عصری که به نام عصر ارتباطات نام گرفته تاثیر خود را بر این چهار دیواری گذاشته و آن را از اختیاری بودن محض بیرون آورده است.
🔺عینک امواج ماهواره ای و شبکه‌های تلویزیونی بیگانه و اینترنت و تلگرام و… به خانه های گرم و صمیمی سرازیر شده و آن را با انواع مختلف سلیقه ها، فرهنگ‌ها و هنجارها در مقابل برنامه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آشنا کرده و خانواده امروز چنان ابعادی یافته که هرگز در تاریخ سابقه نداشته است. خانواده‌ای که جمع‌شان صمیمی بوده و دور هم، امروز به صورت فردی خود را با کامپیوتر ،اینترنت و گوشی سرگرم می‌کند و تاثیرات مخرب فضای مجازی آنها را از فرهنگ و تمدن‌شان دور کرده است.
رسانه‌های بیگانه با استفاده از فیلم ها مطالب ضد دین و فرهنگ در شبکه های مجازی یک الگویی ساختگی از جامعه را به خانواده ایرانی ترزیق می‌کند و در این راستا برای فرزندان سه وچهار ساله این سرزمین برای جوانان، دختران برنامه‌های متعددی دارند و این خود زنگ خطری است برای خانواده ایرانی زیرا آنان می‌خواهند این نهاد مقدس را از هم بپاشند تا به اهداف خود برسند. آنها فرزندان و نسل جوان ما را هدف قرار داده اند.
فرزندان را می‌توان پدران و مادران بشر تلقی کرد. وقتی کودکان از درون یک خانواده بیمار و بحران زده برخیزند قطعاً نمی‌توانند در ساختن جامعه توانمند باشند.
🔺امروز نقش پدران در مدیریت خانواده کم‌رنگ شده، فرزندان کمتر از حرف والدین تبعیت می‌کنند، فرزند سالاری به جای مادر سالاری یا پدرسالاری حاکم است. خیلی از بچه ها خانواده خود را قبول ندارند، پدیده شکاف نسل ها در جامعه ما باز است و یک‌سری ناهنجاری ها را در سطح جامعه پدید آورده است.
ادامه دارد…
✍غلامرضا رضایی تربقان
