گیتی آنلاین – خرم آباد / کلمه انسان چقدر عمیق و چقدر معنیدار است. فقط انسان است که زیباییهای مناظر، کوههای سبز، گلهای رنگارنگ، چمنزارهای مستور از ریاحین، افقهای بیانتها، آفتاب، ماه ستارگان، غرش رعدآسای دریاها، نغمات دلفریب مرغان خوشالحان، خلاصه تمام زیباییهای طبیعت را درک میکند و برای آنها ارزش قائل میگردد. انسان با قلب تپنده و مغز باشعور کلیهی موجودات است. انسان، از تمام موجودات ذیالروح باعظمتتر، با قدرتتر و باهنرتر است. در میان کلیه جانداران فقط انسان است که مُهر خود را بر طبیعت زده و طبیعت را رام مسخر خود کرده است. انسان است که کلیه موجودات ذیالروح و غیر ذیالروح را به خود تابع نموده و بهدلخواه خود تغییر میدهد.
انسان با بالهای نیرومندی که خود خلق کرده در هوا پرواز میکند و به مرغانی که در هوا طیران میکنند امر میدهد:از پیش من دور شوید از لابهلای ابرهای سیاه میگذرد و در اندک مدتی مسافات بعید را طی میکند. هیچ پرندهای با این سرعت و با این جرئت قادر به پرواز نیست. آفرینندهی این کشتیهای پر ابهت و باعظمت کیست؟ کشتیهای که دل دریا را شکافته و موجهای سهمگین و کوه آسا را زیر گرفته از اینسوی دنیا حرکت میکنند؟فقط انسان توانسته است که صاحب ثروتهای هنگفتی که در اعماق دریاها و در زیرزمین و دل کوهها وجود دارند بشود فقط انسان است که با نعرههای خود تمام حیوانات را به سکوت مجبور کرده و شیران و پلنگان قویپنجه را در مقابل خود بهزانو زدن وا میدارد.و وتمام حیوانات را رام کرده و از آنها به نفع خود استفاده کند. میوههای گوناگونی که در باغها وجود دارد،س سیب،ب بهگ گلابی..گندم، جو،ا ارزن…همه پرورده دست انسان هستند.و راهآهنها،ت تونلها، قناتها احداث کرده چه تبادلات بزرگی در طبیعت وحشی به وجود آورده است. انسانی که دارای اینهمه هنر و ذکاوت گردیده درچه زمان، چطور،و واز کجا به وجود آمده است؟انسان در میان حیوانات تازهترین مهمان کرهی زمین است. تاریخ بزرگی را طی نموده است. آنا کسیماندر میگوید:ا انساناولیه در دریاها به وجود آمده و ابتدا مانند ماهی در آب شنا میکرده است. زمانی که انسان در آب میزیسته، بدن انسان شبیه بدن ماهی بوده،پس بهتدریج از آب به خشکی آمده است فلشهای که در روی بدن انسان وجود داشته کمکم ریخته بجای آن موها روییدهاند.
لوکرسیوس میگوید انسان درخت مادری بوده است که شاخههای آن به زمین ریخته و مبدل به انسان شده است و شیر زمین را تغذیه کردهاند و رشد کرده و بهصورت انسان بالغ درآمدهاند. لارمارک به خاطر ترس از مردم بهطور صریح از ارتباط انسان با حیوانات خودداری کرده ولی نتوانست این حقیقت مسلم را پنهان کند.
داروین پنج سال در کشورهای آمریکایجنوبی، استرالیا و جنوب آسیا به تحقیق پرداخت،که بعدها سبب نشر کتاب “پیدایش انسان و کتاب «بنیاد انواع » گردید. و به این نتیجه رسید که انسان از عالم حیوانات به وجود آمده و یکی از شاخههای میمون است. و کارل مارکس چنین مینویسد:ک کهاستفاده از آلات کار و حتی ساختن آن در حالت نطفه در بعضی از حیوانات وجود دارد، ولی جریان زحمت انسانی، او در کلیهی عالم حیوانات در درجهی مشخص و معینی نگه میدارد. برای همین است که فرانکلن انسان را حیوان سازنده ابزار مینامد.
به قلم زهرا نجاتی – دانشجوی دکتری جامعه شناسی