گیتی آنلاین – حامد سیف / اقدام به خودکشی ممکن است در هر سنی اتفاق بیفتد ولی خودکشی وقتی از سوی کودکان انجام شود ،تبعات جدی تری برای جامعه به همراه دارد.
هر جامعه ای ،در هریک از دوره های تاریخی خود طرز تلقی معینی از خودکشی داراست زیرا خصایص درپی خصایص فردی خود جامعه تغییر می یابد. داده های آماری خودکشی گرایشی را نشان می دهند که هر جامعه ای به طور جمعی دچار آن است.هر جامعه ای آمادگی ابتلا به نرخ معینی از مرگ ارادی و داوطلبانه را دارد. از هم پاشیدگی جامعه جریانات خاصی پدید می آورد وهمین امر موجب تفاوت نرخ خودکشی از جامعه ای به جامعه ی دیگر یا دوره ای به دوره ی دیگر می شود. بزرگترین موج خودکشی دربین کودکان ونوجوانان ۱۳ تا ۱۵ ساله بعد از جنگ جهانی ،در جوامع صنعتی بود. برخی دلایل این امر،بیکاری دسته جمعی و ناکامی ناشی از آن، کاهش اعتقادات مذهبی، مدارا با رفتارهای انحرافی در خرده فرهنگ جوانان و اثرات طلاق بر کودکان را دانسته اند. هر فرد باید این را بداند که همان گونه جسم بیمار میشود روح هم بیمار میشود و روح هم مانند جسم نیاز به دکتر دارد.
والدین درصورت درک افکار خودکشی فرزندشان، باید سریع فرزندشان را به یک درمانگر معرفی نمایند و اقدامات لازم زودتر شروع گردد. به وجود هر نشانه ای از افسردگی فرزند شان حساس بوده و پیگیری های لازم فراهم گردد. فرزند را از موقعیت های استرس زا دور نگه دارند. والدین هم باید بدانند که فرزندشان درسته دیگر نوزاد نیست و بالغ شده ولی درهمان حال که بزرگ شده پریشانی های زیادی را دارد تجربه میکند. پدیده خودکشی یکی از عوارض مهم دنیای صنعتی عصر حاضر شناخته شده، که معلول نابسامانی ها و اختلالهای روانی و نابرابری های اجتماعی است.
امیل دورکیم از نابسامانی فقدان یا ازهم پاشیدگی هنجارها، سخن می گوید. که منجر به ، بر باد رفتن آرزوها رویاها و افسردگی، که جامعه فرد را برای خودکشی مستعد می گرداند.کودکان ممکن است تجاربی از موضوع خودکشی داشته باشند ، چراکه احتمال دارد با نگاه کردن به فیلم ها صحنه های دیده باشد که در آن فردی جان خود را گرفته است. در جریان بحران خودکشی کودکان برخی علائم رفتاری از خود نشان می دهند که میتواند هر نوع تغییری را شامل شود. ممکن است پرخاشگر شود و یا بی اشتها و پرخور شود. افت تحصیلی داشته باشد، از مدرسه فرار کند و بدون دلیل نافرمانی کند، اشتیاق و شوقی به بازی با همسالان خود نداشته باشد اسباب بازی ها و وسایل خودش را دور بیندازد و خراب کند و نوشته های در مورد مرگ بنویسد. چنین وضعیت بحرانی در محیط خانواده ایجاد شده است. بعنوان نمونه اعتیاد والدین، مسائل و مشکلات اخلاقی نیز یکی از زمینه های خودکشی در بین افراد زیر ۱۸ سال (کودکان و نوجوانان )است. مهاجرت، فقر وبیکاری تا اندازه زیادی با خودکشی رابطه دارد، زیرا مهاجران در مواردی ناگزیرند از پیوندهای نزدیک با دوستان، خانواده صرف نظر کنند وبه خودکشی روی آورند.
علاوه بر والدین باید سایر افراد خانواده و فامیل های نزدیک در امر مراقبت روزانه کودک وارد عمل گردند. والدین هم بخاطر مشکل ایجاد شده در حضور کودک همدیگر را نباید سرزنش کنند آنها در حال حاضر با مشکلی روبه رو هستند و باید در سریع ترین زمان ممکن به یک روان درمان مراجعه نمایند تا در فرآیند درمان وارد شود. افراد خانواده باید کودک را به بیان مشکلات خودش تشویق کنند تا او احساس کند کسانی را جهت کمک فوری نزد خود دارد. و برخورد با کودک باید توام با احترام باشد. کودک و نوجوان درگیر افکار خودکشی را باید جدی بگیرند و به حرفهای او به طور فعال گوش دهند.
از اقوام، خویشان و دوستانی که میتوانند موثر باشند درخواست کمک نمایند. و به کودک و نوجوان تعهد بدهند که حرف هایش را جای فاش نمی کنند. از دوستان و همسالان کودک و نوجوان هم کمک بگیرند. ارتباط برقرار کردن با همسالانش در این لحظات خیلی مهم و اهمیت دارد.
بهترین کمک برای فردی که افکار خودکشی در سر دارد گوش دادن به حرفهای اوست و اگر درجریان گفتگو مشخص شد که افکارش جدی است سریع باید مراقبت های لازم صورت گیرد به ویژه مراقبت روان پزشکی..