حجت الاسلام غلامرضا رضایی تربقان در نوشتاری به مناسبت ولادت امیرالمومنین علی (علیه السلام) بیان داشتند؛ آنانی که از عدالت علی بن ابیطالب(ع) آگاهی پیدا کردند، هر چند که مسلمان نباشند عاشق و شیفته آن امام همام هستند و کارگزارن نظام باید تلاش کنند بر اساس این شاخص ها، خدمتگزار مردم باشند.
مسئولیت در اسلام برای کسب درآمد و جلب توجه و آراء مردم نیست، مسئولیت سنگین است، طعمه چرب و نرمی نیست که مسئول به اهداف مادی و دنیایی برسد، بلکه امانت سنگینی است که برگردن اوست و باید ادای دین کند.
*مروری بر عملکرد امام علی (علیه السلام)
علی(ع) هیچگاه حقیقت و عدالت را قربانی مصلحت سنجیهای شخصی و حزبی نکرد و راضی نشد برای بقای حکومتش حتی به مورچهای ظلم شود.
علی(ع) حتی با دشمنانش مدارا میکرد و در صفین اجازه نداد یارانش آب را به روی لشکر معاویه ببندند. او اصحابش را منع کرده بود که از دشنام به بزرگترین دشمنش یعنی معاویه بپرهیزند و میگفت؛ راضی نیستم شیعیانم اهل سب و دشنامگویی باشند.
او هیچگاه جنگی را آغاز نکرد و تنها زمانی به یارانش اجازه جنگ میداد که مذاکرات صلح بینتیجه میشد و یا سپاهیان دشمن جنگ را آغاز میکردند.
علی(ع) غارت خلخال یک زن یهودی و ظلم به وی را در جامعهاش تاب نیاورد و گفت: “اگر کسی با شنیدن چنین چیزی دق کند و بمیرد، نباید او را سرزنش کرد”.
علی(ع) راضی نمیشد که در حکومتش مسیحیان هم به فقر دچار شوند و وقتی مشاهده کرد یک پیرمرد مسیحی تکدی میکند، دستور داد تا از بیتالمال مسلمین برایش حقوقی در نظر بگیرند تا آن شخص مجبور به تحقیر شخصیت خود و تکدیگری و گدایی نشود.
علی(ع) مخالفانش را به زندان نمیافکند و از حقوق اجتماعی محروم نکرد و آنان را به خاطر اعتراضات علنی و پرخاشگری مجازات ننمود، حتی وقتی که نظم عمومی را در سخنرانیها و نماز جماعتهای خلیفه مسلمین بر هم میزدند.
علی(ع) مشک بیوهزنان را بر دوش میکشید و با یتیمان بازی میکرد و با انگشتان خود عسل در دهان آنان میگذاشت و در عین حال که وصی مخصوص پیامبر(ص) و دارای مقام عصمت بود، صورت خود را بر روی آتش تنور میگرفت و نفسش را از آتش جهنم انزار میداد.
علی(ع) نمیپسندید که والیانش در مهمانیهای مجلل و پای سفرههای رنگین بنشینند و آنان را به خاطر چنین رفتارهایی توبیخ میکرد.
علی(ع) به دو جامه کهنه و دو قرص نان در شبانهروز بسنده میکرد تا دیگران نیز چنین ورع و عفتی را مشاهده کنند و از دستیازی به بیتالمال چشم بپوشند و با اجتهاد و استواری در حل مشکلات مردم بکوشند.
علی(ع) به مردم میآموخت که زبانشان در برابر حاکمان تیز و تند باشد و هرگز با تملق سخن نگویند و انتقادات خود را بیپرده بیان کنند و حرف دل خود را بیهراس بزنند.
علی(ع) هیچگاه حاضر نبود اراده خود را با توسل بهزور و خشونت بر مردم تحمیل کرده و آنان را به امری که خوش ندارند وا دارد.
علی(ع) نمیپسندید که مردم به دنبال مرکبش بدوند و خود را به حقارت افکنند. او شکوه و عظمت خود را در برقراری عدالت میدید، نه در ظواهر اشرافی و تجملات و تشریفات متکبرانه.
علی(ع) به خلیفه دوم شکایت کرد که چرا در دادگاه به او احترام گذاشته و وی را با کُنیه خطاب کرد، اما طرف مقابل را به نام خوانده و بین آنها عدالت در خطاب را رعایت نکرده است.
او با یک مسیحی در دادگاه نزد قاضی منصوب خویش حاضر میشد و قاضی هم به علت کافی نبودن شاهد شاکی، خلیفه مسلمین امام علی(ع) به نفع متهم که مسیحی بود حکم داد.
علی(ع) ابوالاسود دوئلی را از قضاوت عزل کرد، چرا که صدایش را در برابر متهم در دادگاه بلند کرده بود.
علی(ع) دخترش را از آویختن گردنبند عاریهای در عید باز داشت و سرزنش کرد؛ چرا که دیگر زنان مسلمان از مثل چنین کاری عاجز بودند.
علی(ع) برای صحبتهای شخصی خود حاضر نبود شمعی را روشن نگه دارد که با روغن بیتالمال میسوخت و حاضر نشد سهم بیشتری از بیتالمال را به برادرش عقیل که نابینا و عیالوار بود، بدهد تا اندکی به زندگی ساده خود سامان دهد.
علی(ع) به فرماندارانش میگفت که سر قلمها را تیز کنید و خطوط نامهها و فرمانهای حکومتی را نزدیک به هم بنویسید و از اسراف و زیادهروی در هزینهها بپرهیزند، تا مبادا ضرری به اموال مسلمین برسد و اموال عمومی بیهوده صرف شود.
به او گفتند؛ فردی در خانهاش به لهو و لعب و گناه و فحشا مشغول است؛ نگفت به این مرکز فساد حمل کنید و شلاقشان بزنید، گفت: خانه و حریم شخصی خودش است به شما ربطی ندارد و با چشمان بسته وارد شد و بعد از خروج از منزل، دوباره چشمش را باز کرد و گفت: من چیزی ندیدم.
علی(ع) به سوی صحرا میرفت و باری از هسته خرما را با خودش میبرد و آنها را میکاشت و میگفت؛ هر دانه از اینها یک نخل است.
علی(ع) زندگیاش را از راهِ کار و تلاش تأمین میکرد و خود را وابسته به بیتالمال نمیکرد، بلکه چنان بود که دیگران نیز از کار و تلاش او بهره میبرند.
آن حضرت در مدت حکومت، از بیتالمال مصرف نمیکرد و هزینه زندگی او از زمینهای کشاورزی که در ینبع داشت تأمین میشد. این گوشه بسیار ناچیزی از روش مولا علی(ع) بود.
هرکس غلام و بنده شاهی و دولتی است
ما بنده حقیم و شهنشاه ما علی است
✍غلامرضا رضایی تربقان