به گزارش پایگاه خبری گیتی آنلاین، «پرونده باز است» فیلم آخر کیومرث پوراحمد را باید رجعت شیرین او دانست به خاطرات خوشی که برای کودکان و نوجوان دهه شصت ساخت. «پرونده باز است» در ظاهر فیلم شیرینی نیست و چه بسا تلخ هم باشد ولی زبان شیرین قصهگویی پوراحمد است که اینجا، بیش از همیشه خود را نشان داده است.
کیومرث پوراحمد قبل از مرگ خودخواستهاش این فیلم را ساخت و به جشنواره فجر هم داد ولی خودش به جشنواره نیامد با این حال فیلمی که ساخت از نصف فیلمهای جشنواره راست و درست تر بود و حداقل، کارگردانش میدانست چه میخواهد بگوید و همان را گفت.
چه بسا اگر به جشنواره میآمد فیلمش در چندین رشته و ازجمله بازیگری، تولید، فیلمبرداری و… کاندیدا هم بود و شاید حتی جایزه کارگردانی میگرفت ولی پوراحمد نیامد تا فیلمش کلا بایکوت گردد؛ اتفاقی که در اکران هم دچارش شده و فیلم با حداقل سانس و آن هم بدترین سانس ها، اکران شده است تا لابد دیده نشود؟
پوراحمد در «پرونده باز است» که به نظر میرسد تعاملی ترین فیلم کارنامهاش از منظر دخالت دادن مخاطب در سرنوشت کاراکترها و به ویژه، در پایان بندی باشد، بیش از همه به کاری که بلد بوده، یعنی داستان پردازی برای کودکان پرداخته و برای همین هم هست که اگر فیلم را بی پیشزمینه ذهنی ببینیم، آزارمان که نمیدهد بلکه به راحتی همراه میشویم با نوجوانان محوری و تا پایان قصه میرویم.
دقت پوراحمد در قاببندی ها در تعامل با اصغر رفیعی جم که از غولهای فیلمبرداری ایران است و حضور علی قائم مقامی با عقبه طولانی در تولید باعث شده «پرونده باز است» به یکی از رئالیستی ترین فیلمهایی بدل گردد که روایت خود را درون زندان بازتاب میدهد؛ برخلاف بسیاری دیگر که به دنبال دکور زدن و زندانهای ساختگی هستند، فیلم اخیر پوراحمد یک سند تصویری میتواند باشد از زندگی نوجوانان در زندان.
به غیر از فیلمبرداری اصغر رفیعی جم، بازیهای سام قریبیان و علی باقری و در بسیاری جاها پژمان بازغی خیلی درست و در خدمت جنس سیاه و سفید متن بوده. شادی مختاری بازیگر جوان هم سعی زیادی کرده تا در برابر باتجربه ها کم نیاورد و خوب هم پیش رفته. فقط محمدرضا غفاری است که قدری گرفتار تصنع شده که شاید ناشی از عدم همگونی با جنس کار بوده. زحمتی که تهیهکننده برای گرد هم آوردن این همه بازیگر آن هم در تولید خصوصی داشته، قابل توجه است.
سالها پیش با «قصههای مجید»، «به خاطر هانیه»، «بی بی چلچله و لنگرگاه»، مسحور داستانگویی پوراحمد شدیم و بعدتر با «شب یلدا» و «نوک برج» او، عاشقی در تراژدی و کمدی را تجربه نمودیم و … و حالا با «پرونده باز است» همچنان میتوانیم لذت ببریم از قصه گویی.