الحمداللهالذی جَعلَنی مِنَالمتمسکینَ بولایه علی بن ابیطالب
💢چه بگویم درباره کسی که فضائلش و مناقب بیکرانش شرق و غرب عالم را فرا گرفته است. کسی که عقل بشری قادر به درک آن اقیانوس بیکران فضائل انسانی او نمیباشد. همانگونه که پیامبر(ص) فرمود: ای علی، جز خدا و من کس دیگری تو را نشناخت و باز پیامبر(ص) در وصفش فرمود: اگر تمام درختان قلم و دریاها مرکب و جنیان حسابگر و تمام انسانها نویسنده باشند، نمیتوانند فضائل علی(ع) را بهحساب آورند.
🔹کار لایل، فیلسوف بزرگ انگلیسی دربارهاش میگوید: ما را نمیرسد جز اینکه علی را دوست داشته و به او عشق بورزیم. چه او جوانمردی عالیقدر و بزرگمرد بینظیری بود که از سرچشمهی وجدانش، خیر و نیکی میجوشید. او شجاعتر از شیر ژیان بود، آمیخته با لطف و عواطف انسانی و عاقبت شدت عدلش او را به کام مرگ کشاند.
🔻بارون کارادور، مورخ و محقق فرانسوی میگوید: علی آن شجاع بیهمتا و قهرمان یکهتازی بود که دوشادوش پیامبر بزرگوار اسلام میجنگید و معجزه میآفرید. در معرکهی بدر که بیستسال از عمرش نگذشته بود، با یک ضربت، یکی از دلاوران مشهور و نامآور قریش را از پای درآورد و در غزوه خیبر دروازه آهنین و سنگین قلعه را با یکدست از جا کند و پیامبر(ص) در حضور صد و بیست هزار نفر از اصحابش دربارهاش فرمود: من کُنت مولاه فعلی مولاه. هرکس من ولی امر و مولای او هستم، علی نیز ولی امر و مولای اوست.
🔻میخائیل نعیمه، نویسنده مسیحی لبنانی میگوید: آنچه این قهرمان پیروز عرب در میان خود و پروردگارش گفته و بدان عمل نموده، گویی نظیر آن را نه گوشی شنیده و نه چشمی دیده است. وی در ادامه سخن خود میگوید: علی(ع) در هر زمان و در هر مکان، همان قهرمان بیمانند فکر و روح و بیان است.
🔻جورج جُرداق، یکی دیگر از نویسندگان مسیحی لبنانی میگوید: ای جهان، چه میشد اگر تمام قدرت و نیرویت را به کار میگرفتی و در هر زمان یک علی با آن عقل و آن قلب و آن بیان و ذوالفقار به جامعه بشریت ارزانی میداشتی. ولی واقعیت این است که گویا آسمان در ترکشش همان یک تیر را داشته است.
🔻و بالاخره شبلی شُمیُل، یکی از پیشوایان مکتب ماتریالیسم، مکتبی که برای جهان خالق و صانعی نمیشناسد و کلیه کائنات را زائیده یک تصادف میداند و پدیدآورنده جهان و مسئله رسالت را هرگز قبول ندارند، در رابطه با علی(ع) چنین میگوید: امام علی ابن ابیطالب، بزرگ بزرگان و نسخه منحصربهفرد زمان است که شرق و غرب عالم تاکنون رونوشتی مطابق اصل هرگز به خود ندیده و نخواهد دید. من چه بگویم درباره شخصیتی که دیگران دربارهاش چنین داد سخن دادهاند.
کسانی که نهتنها مذهب و آیین و دین ما را نمیپذیرند، بلکه در انکار آن تنش هم نشان میدهند و این نیست جز آنکه علی(ع) را چهرهای جهانی دانسته و بپذیریم، که او تنها اختصاص به شیعیان ندارد بلکه یک چهره جهانی بوده و بهکل بشریت تعلق دارد. بشر باید به وجود چنین عظمت لایتناهی برخود ببالد. او مظهرالعجائب و مُظهرالغرائب بود.
اوصاف علی به گفتگو ممکن نیست
گنجایش بحر در سبو ممکن نیست
🔹گوشهای از عملکرد حضرت علی(علیه السلام)
علی(ع) هیچگاه حقیقت و عدالت را قربانی مصلحت سنجیهای شخصی و حزبی نکرد و راضی نشد برای بقای حکومتش حتی به مورچهای ظلم شود.
🔻علی(ع) حتی با دشمنانش مدارا میکرد و در صفین اجازه نداد یارانش آب را به روی لشکر معاویه ببندند. او اصحابش را منع کرده بود که از دشنام به بزرگترین دشمنش یعنی معاویه بپرهیزند و میگفت؛ راضی نیستم شیعیانم اهل سب و دشنامگویی باشند.
🔻او هیچگاه جنگی را آغاز نکرد و تنها زمانی به یارانش اجازه جنگ میداد که مذاکرات صلح بینتیجه میشد و یا سپاهیان دشمن جنگ را آغاز میکردند.
🔻علی(ع) غارت خلخال یک زن یهودی و ظلم به وی را در جامعهاش تاب نیاورد و گفت: “اگر کسی با شنیدن چنین چیزی دق کند و بمیرد، نباید او را سرزنش کرد.
🔻علی(علیه السلام) راضی نمیشد که در حکومتش مسیحیان هم به فقر دچار شوند و وقتی مشاهده کرد یک پیرمرد مسیحی تکدی میکند، دستور داد تا از بیتالمال مسلمین برایش حقوقی در نظر بگیرند تا آن شخص مجبور به تحقیر شخصیت خود و تکدیگری و گدایی نشود.
🔻علی(ع) مخالفانش را به زندان نمیافکند و از حقوق اجتماعی محروم نکرد و آنان را به خاطر اعتراضات علنی و پرخاشگری مجازات ننمود، حتی وقتی که نظم عمومی را در سخنرانیها و نماز جماعتهای خلیفه مسلمین بر هم میزدند.
🔻علی(ع) مشک بیوهزنان را بر دوش میکشید و با یتیمان بازی میکرد و با انگشتان خود عسل در دهان آنان میگذاشت و در عین حال که وصی مخصوص پیامبر(ص) و دارای مقام عصمت بود، صورت خود را بر روی آتش تنور میگرفت و نفسش را از آتش جهنم انزار میداد.
🔹علی(ع) نمیپسندید که والیانش در مهمانیهای مجلل و پای سفرههای رنگین بنشینند و آنان را به خاطر چنین رفتارهایی توبیخ میکرد.
🔻علی(ع) به دو جامه کهنه و دو قرص نان در شبانهروز بسنده میکرد تا دیگران نیز چنین ورع و عفتی را مشاهده کنند و از دستیازی به بیتالمال چشم بپوشند و با اجتهاد و استواری در حل مشکلات مردم بکوشند.
🔻علی(ع) به مردم میآموخت که زبانشان در برابر حاکمان تیز و تند باشد و هرگز با تملق سخن نگویند و انتقادات خود را بیپرده بیان کنند و حرف دل خود را بیهراس بزنند.
🔻علی(ع) هیچگاه حاضر نبود اراده خود را با توسل بهزور و خشونت بر مردم تحمیل کرده و آنان را به امری که خوش ندارند وا دارد.
🔻علی(ع) نمیپسندید که مردم به دنبال مرکبش بدوند و خود را به حقارت افکنند. او شکوه و عظمت خود را در برقراری عدالت میدید، نه در ظواهر اشرافی و تجملات و تشریفات متکبرانه.
🔻علی(ع) به خلیفه دوم شکایت کرد که چرا در دادگاه به او احترام گذاشته و وی را با کُنیه خطاب کرد، اما طرف مقابل را به نام خوانده و بین آنها عدالت در خطاب را رعایت نکرده است.
🔻او با یک مسیحی در دادگاه نزد قاضی منصوب خویش حاضر میشد و قاضی هم به علت کافی نبودن شاهد شاکی، خلیفه مسلمین امام علی(ع) به نفع متهم که مسیحی بود حکم داد.
🔻علی(ع) ابوالاسود دوئلی را از قضاوت عزل کرد، چرا که صدایش را در برابر متهم در دادگاه بلند کرده بود.
🔻علی(ع) دخترش را از آویختن گردنبند عاریهای در عید باز داشت و سرزنش کرد؛ چرا که دیگر زنان مسلمان از مثل چنین کاری عاجز بودند.
🔻علی(ع) برای صحبتهای شخصی خود حاضر نبود شمعی را روشن نگه دارد که با روغن بیتالمال میسوخت و حاضر نشد سهم بیشتری از بیتالمال را به برادرش عقیل که نابینا و عیالوار بود، بدهد تا اندکی به زندگی ساده خود سامان دهد.
🔻علی(ع) به فرماندارانش میگفت که سر قلمها را تیز کنید و خطوط نامهها و فرمانهای حکومتی را نزدیک به هم بنویسید و از اسراف و زیادهروی در هزینهها بپرهیزند، تا مبادا ضرری به اموال مسلمین برسد و اموال عمومی بیهوده صرف شود.
به او گفتند؛ فردی در خانهاش به لهو و لعب و گناه و فحشا مشغول است؛ نگفت به این مرکز فساد حمله کنید و شلاقشان بزنید، گفت: خانه و حریم شخصی خودش است به شما ربطی ندارد و با چشمان بسته وارد شد و بعد از خروج از منزل، دوباره چشمش را باز کرد و گفت: من چیزی ندیدم.
🔻علی(ع) به سوی صحرا میرفت و باری از هسته خرما را با خودش میبرد و آنها را میکاشت و میگفت؛ هر دانه از اینها یک نخل است.
علی(ع) زندگیاش را از راهِ کار و تلاش تأمین میکرد و خود را وابسته به بیتالمال نمیکرد، بلکه چنان بود که دیگران نیز از کار و تلاش او بهره میبرند.
🔹آن حضرت در مدت حکومت، از بیتالمال مصرف نمیکرد و هزینه زندگی او از زمینهای کشاورزی که در ینبع داشت تأمین میشد. این گوشه بسیار ناچیزی از روش مولا علی(ع) بود.
هرکس غلام و بنده شاهی و دولتی است
ما بنده حقیم و شهنشاه ما علی است
✍غلامرضا رضایی تربقان