• امروز : شنبه - ۶ مرداد - ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 27 July - 2024

اخبار ویژه

پای کارحسین(ع) ایستاده ایم با پیشنهادهای استاندار فارس در تامین نیازها و بازسازی مناطق زلزله زده موافقم؛ با جدیت پیگیری شود پانزدهمین انجمن خیرین میراث فرهنگی در استان فارس تشکیل و شروع به کار کرد/حفاظت از میراث ملموس و ناملموس وظیفه عامه مردم است و تنها به عهده میراث فرهنگی نیست تکنولوژی سبب شده تا مرزهای بین حقیقت و دروغ از بین برود/ برای نجات از فضای مجازی باید به فضایی عقلانی برگردیم نمایشگاه «صنعت پست» نتیجه اعتماد به جوانان است برگزاری برنامه جهاد تبیین در ناحیه ثارالله (ع) شیراز خدمت‌رسانی صدها عضو هیات علمی در بیمارستان غدیر/ رفع مشکل انتقال بیماران پیوندی «لاله‌زارِ هزار چهره» در مستندات یکشنبه و نسخه مرمت شده «نور زمستانی» در سینماتک خانه هنرمندان ایران وام ۵۰ میلیون تومانی بانک گردشگری با سود صفر درصد برای خرید کالا از فروشگاه های رفاه رشد چشمگیر سینمای خراسان رضوی حضور همراه اول در مهمانی ۱۰ کیلومتری عید غدیر پیش بینی برداشت دو برابری سیب گلاب در بیضا

0

اشعاری از مالک البطلی

  • کد خبر : 51723
  • ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱:۱۷
اشعاری از مالک البطلی

گیتی آنلاین_ اشعاری از «مالک البطلی»؛ قدیمی‌ترین اشک ریزان باز می‌گردم از همین جا که رنج زندگی برمی‌گردد سرورم خسته شدم از عمر از دلدادگان خسته شدم کمی بیاسای بشتاب به سوی گریه و من قدیمی‌ترین اشک ریزانم من پیشوای اشک ریزانم و همه پنجره‌ها مرا فرا می‌خوانند به ناله هر شعری از کنارم می‌گذرد […]

گیتی آنلاین_ اشعاری از «مالک البطلی»؛

قدیمی‌ترین اشک ریزان

باز می‌گردم

از همین جا که رنج زندگی برمی‌گردد

سرورم

خسته شدم از عمر

از دلدادگان خسته شدم

کمی بیاسای

بشتاب به سوی گریه

و من قدیمی‌ترین اشک ریزانم

من پیشوای اشک ریزانم

و همه پنجره‌ها مرا فرا می‌خوانند به ناله

هر شعری از کنارم می‌گذرد

مرا از خویش می‌رباید

و در کنار این پنجره هیچ نیست مگر اشک

اندوه

اینگونه در من ریشه دوانده است

گویا من سوسکی هستم در حجره ندافی پیر

و حتی نامم نیز تشنه است

همان نامی که هرگاه بر زبان می‌آوردم

مرا سیراب می‌کرد

حالا دم از خشکی می‌زند

مالک البطلی

شاعر عراقی

 

آنقدر از رفتنت در خويشتن پیچیده ام
گاه گاهی نیمه شب
در خودم می پیچم و لای ورق های کتابی می خزم
که زمانی با هم آن را خوانده ایم
مالک‌ البطلی
مترجم اصغر علی کرمی

 

معنای اين

ها را هرگز نمی دانی

معنای اين را که

چمباتمه بزنم روی خودم

و خوابم ببرد در

خانه گوشواره

های تو اين که تنها باشم

مانند مترسکی

که چشم انتظار است

لباسی نو بر تنش بپوشانند

اينجا همه چیز رو به سوی تاريکی دارد رو به سوی گريه

رو به سوی فرياد

و من بر بالای آسمان غربت اندوهگینم

مالک البطلی

لینک کوتاه : https://gitionline.ir/?p=51723

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.