گیتی آنلاین_ در این اثر بررسی معنایی و استفاده از کلمه ها با هماهنگی عناصر تخیل به زیبایی اثر کمک شایانی کرده است.
شعر به گونه ای است که ساختار آوایی با پیروی از الگوهای احساسی( اندوه ) سروده شده و با اندیشه و احساس شاعرانه موجب موسیقیایی اثر بوده به طوری که ایجاد برجسته سازی شده است.
برانگیختگی عاطفی به گونه ای بوده است که شاعر هوشمندانه با بهرهگیری از ظرفیت های زبانی بار عاطفی شعر را غنی کرده تا مخاطب به زیبایی با شعر همذاتپنداری کند.
چرا که در معنای پس زمینه شعر به واسطه محرک های عاطفی که تداعی کننده معناسازی است شاعر توانسته با جهان بینی بالا به کشف و شهود شاعرانه برسد.
مثلا در عبارت: احتیاج مالیخولیایی دارم به حسين پناهی نه فروغ فرخزاد!
اشاره مستقیم به کسی است مبتلا به بیماری روانی (فرد سودازده ، وسواسی ، یا فرد عصبی و غمگین ، به طور کلی افسرده) که تنها با بازی های زبانی شاعر، نگرش جدیدی را به وجود آورده است که مخاطب با ذهنیت سیال به تصویرسازی قوی شعر پی ببرد.
نتیجه گیری کلی: در فراز دیگر نقد و بررسی این اثر ارزشمند به طوری کلی می توان گفت: شاعر با روشنگری دقیق ذهن مخاطب را تحریک میکند.
تا با درک عمیق نمادها چرخه اندوه طوری طغیان شود چرا که در بندی از شعر ( رفیقم دوباره داد میزند و می گوید:
ودکا و پیاز و پیرهن زردت را جا گذاشتی
همان که روی لباس عکس زرتشت است !!!
و من به خدا میگویم چه کنم،
زندگی همین است دیگر!!! )
به تنهایی بازنمایی اندوه است
پی نوشت: شعر بسیار قوی و قابل تأمل انگیزی بود که نگاه فلسفه ای داشت و توصیفات ناب احساس شاعرانه موجب عناصر تخیل شده تا تأثیرگذارترین اندوه شعر را سوگوار کند اما در پایان بندی شعر به گونه ای بوده
شاعر تراژدی خیال خود را به اُمید سوق می دهد
پایان بندی شعر:
و میخواهم این شعر را به تفأل نیک
به پایان برسانی و صد البته متن
آهنگی از علی سورنا:
اگه زمان بگیر عفونت
از مکان نمیشه عبور کرد…
نقد و بررسی شعر: عاطفه غلامزاده سرپرست نویسندگان و شاعران انتشارات حوزه مشق
شعر:
رفیقم دو قدمی من داد میزند:
ماهیِ اوزونبرون درس كردم !
كنارشهم گُل آویشن گذاشتم !
كه مبادا امروز را از یاد ببری !
دروغ نگوییم:
این روزها واقعا نیاز دارم به متنهای كوتاهِ ویلیام شکسپیر
نه آرتور شوپنهاور !!
احتیاج لاینحل دارم به رمانهای آلبر كامو
نه چخوف !!!
احتیاج شدید دارم به فیلمهای ساخته وودی آلن
نه آندری تاركوفسکی !
احتیاج مضحك دارم به چارلی چاپلین
نه روآن اتکینسون !!!
احتیاج مالیخولیایی دارم به حسین پناهی
نه فروغ فرخزاد !
ناگهان در همان لحظه كه احتیاج دارم
و دارم میروم كه احتیاجهایم را بر طرف كنم …
رفیقم دوباره داد میزند و میگوید:
ودکا و پیاز و پیرهن زردت را جا گذاشتی
همان كه روی لباس عکس زرتشت است !!!
و من به خدا میگویم چه كنم ،
زندگی همین است دیگر !!!
و میخواهم این شعر را به تفأل نیك
به پایان برسانی و صد البته متنِ
آهنگی از علی سورنا:
اگه زمان بگیرِ عفونت
از مکان نمیشه عبور كرد.
#کاوه_نادی_حیدری
#شعر_فلسفی